بوي گل احمدي
گل به چمن ، آمد و دوباره شد نوبهار بلل دل نغمه خوان، نشسته بر شاخسار
بوي گل احمدي، روح نواز آمده بر گل سرخش كنم جان و دل خود نثار
باغ جهان خرّم از روي گل مصطفي گلي كه از شاخهاش سر زده گل بي شمار
وجود آن نازنين نور ز پا تا سر است آتش آتشتكده ، زنور او تار تار
زلزله در بتكده هيبت كسري شكست نور رخش تا كه شد شاهدآن روزگار
وحدت عالم از اوست كه باعث رويش است باغ ،پر از غنچه كرد ، براي او كردگار
كوثر حق در جهان حضرت زهرا(س)ي اوست آنكه علي(ع) مي كند به نام او افتخار
دوازده گل شكفت زباغ زيباي او باغ جهان خرم از رنگ گل انتظار
مهدي هادي ما، بيا به شادي ما گر تو بيايي يقين ، شعر شود شاهكار
مرغ خوش آواز گفت ، غنچه ي صادق شكفت معرفت صادقي شكوفه آرد به بار
شهد گل نامشان ، ريخته در اين سخن سيّد از اين رو بود لطف سخن آشكار
سيد ابراهيم سجادي زاده . گنبد كاووس
باسمه تعالي
دُر هاي عسكري
اي اهل خرد شهد سخن نوش كنيد در هاي امام خويش در گوش كنيد
دريا ي ولا، دُرّ درخشان دارد گل واژه ي عسكري فراوان دارد
پر هيز ز شبهه ،پارسايي شماست اين راه ،يقين راه رهايي شماست
گر واجب او هميشه بر پا داريد عابد تر از آنيد كه مي پنداريد
از كار حرام اگر كه دوري كرديد در زهد بدون شك صبوري كرديد
از كار گناه اگر مبّرا ، شده ايد در دين خدا چه نيك كوشا شده ايد
شهادت يازدهمين ستاره ي اسلام ناب محمدي(ص) بر عموم مسلمانان تسليت باد.
سيد ابراهيم سجادي زاده . گنبد كاووس
بوي گل احمدي
ماه ربيع آمد و دوباره شد نوبهار
بلبل دل شاد شاد نشسته بر شاخسار
بوي گل احمدي روح نواز آمده
بر گل سرخش سزد گر كه كنم جان نثار
باغ جهان خرم از گل وجود رسول
گلي كه از شاخهاش سر زده هشت و چهار
وجود آن نازنين نور ز پا تا سر است
آتش آتشتكده گشته به حيرت دچار
زلزله در بتكده هيبت كسري شكست
نور رخش تا كه شد شاهد اين روزگار
وحدت عالم از اوست كه باعث خلقت است
خلقت عالم نمود براي او كردگار
كوثر حق در جهان حضرت زهراي اوست
آنكه ولي خدا كند به او كند افتخار
شهد گل نام او ريخته در اين سخن
سيّد، از اين رو بود لطف سخن آشكار
از كتاب فرات تشنه ي سيد ابراهيم سجادي زاده . گنبد كاووس
سرمقاله
مطالعه چرا و چه گونه؟
روز دانش آموز هفته ي كتاب و روز دانشجو را پشت سر گداشتيم و اكنون كه اين سطور را مي نويسم در هفته ي پژوهش قرار داريم و اكنون كه شما آن ها را مي خوانيد به يقين آن هفته هم به پايان رسيده است.
همه مي دانيم كه در اين مناسبت ها و بسياري از مناسبت هاي ديگر، بحث كتاب و كتاب خواني داغ است و همه به خصوص بزرگتر ها به جوانان و نوجوانان توصيه مي كنند كه كتاب بخوانيد، مطلب بنويسيد و پژوهش كنيد.
به كتاب خانه هاي مدارس كتاب اهدا مي شود؛ كتاب خانه هاي جديد احداث مي شود اما كمتر مي گوييم چه گونه بايد مطالعه كرد؟
همه گمان مي كنيم روش هاي مطالعه را خوب مي دانيم! ويا شايد فكر كنيم مگر مطالعه هم روش مي خواهد ؟! همان طور كه برخي گمان مي كنند زبان فارسي كه زبان مادري ماست ديگر آموختن نمي خواهد، آدم الفبا را كه آموخت ، كل زبان را آموخته است!
در صورتي كه زبان ملي و مادري در هر كشور از مهمترين مواردي است كه بايد به آن توجه شود ، زيرا زبان فرهنگ و تمدن كشور و وسيله ي تفاهم و ارتباط مردم است( رهبر معظم انقلاب اسلامي هم بار ها در باره ي توجه به زبان فارسي تاكيد كرده اند.)
روشن است كه براي ياد گيري و توسعه ي زبان فارسي و گسترش دامنه ي دانستني هاي فردي و اجتماعي بايد افراد جامعه بيشتر و بهتر بتوانند مطالعه كنند پس بايد آن را آموخت.
خوب است بدانيم : بيشتر ما در مطالعه ،كند مي خوانيم در حالي كه مي توانيم بسيار تند تر بخوانيم؛ كلمه كلمه مي خوانيم در صورتي كه مي توانيم عبارت خوان باشيم و خلاصه آن كه راه هاي مطالعه ي دقيق ،تجسسي و انتقادي و...را نمي دانيم.
باز هم خوب است بدانيم سرعت و نوع مطالعه ي ما بايد باتوجه به هدف از مطالعه و ميزان دشواري متن متفاوت باشدو... .
به عنوان مثال اگر باروش مطالعه ي اجمالي آشنا باشيم در بازديد از يك نمايشگاه بزرگ كتاب در فرصت بسيار كم و با صرف چند دقيقه وقت كتاب هاي مورد نظر خودمان را انتخاب كنيم وِيا با مطالعه ي چند دقيقه اي يك كتاب ،تصميم بگيريم لازم آن را دقيق بخوانيم ياخير.
و از راه آموختن مطالعه ي دقيق وياد داشت برداري ا ست كه مي توان به درستي به تحقيق و پژوهش پرداخت.
به علاقمندان محترم به ويژه دانش آموزان و دانشجويان تو صيه مي شود براي پيگيري موضوع ،عبارت هايي مانند«شيوه هاي مطالعه » «مطالعه ي اجمالي»«تند خواني» «عبارت خواني» و... را در فضاي مجازي جستجو نمايند ويا به كتاب هاي روش هاي مطالعه و كتاب خواني مراجعه شود. ما هم در آينده ، انشا الله مطلب را پي خواهيم گرفت. سيد ابراهيم سجادي زاده كار شناس ارشد زبان و ادبيات فارسي .گنبد كاووس
آشناي كربلا
السلام اي سرزمين كربلا وعدهگاه عاشقان با وفا
السلام اي خاك تو نور دو عين تربت خونبار گلبوي حسين
ميشناسي آشناي خويش را؟ ميشناسي زينب دلريش را؟
كربلا، از شام ويران ميرسم با غم و رنج فراوان ميرسم
يادآر اي كربلا بار دگر از حسين و اولين روز سفر
روز اول شش برادر داشتم قاسم و عباس و اكبر داشتم
سرور والا مقامي داشتم چون حسين، ماه تمامي داشتم
خارج از محمل شدم با احترام با شكوه و عزت و قدر تمام
اينك اما ديده خونبار آمدم از سفر با رنج بسيار آمدم
بار ديگر آمدم در اربعين در كنارت اي هميشه همنشين
كاروان سالار مولايم علي است آن كه بر ابرار آقا و ولي است
السلام اي يادگار مادرم يا حسين اي جان و از جان بهترم
اي برادر خواهرت قربان تو جان فداي خواندن قرآن تو
چوب ميزد بر لب و دندان تو آن لعين با بودن طفلان تو
آمدم با كودكانت در برت بيرقيه ناز دانه دخترت
با سرت تا لحظهاي همراز شد پر كشيد و عازم پرواز شد
يا حسين اجراي فرمان كردهام آن چه بايد گفت عنوان كردهام
تا كه از حق و حقيقت دم زدم كوفه را با يك سخن بر هم زدم
همچو آتش خطبهي سجاد بود آتشاندر خرمن بيداد بود
آن قدر رسوا شد و رسوا يزيد ذلت خود را به چشم خويش ديد
( از كتاب فرات تشته سيد ابراهيم سجادي زاده )