امروز،روز دل هاست
اي عاشقان بياييد امروز، روزدل هاست شعر و غزل سراييد امروز روز دل هاست
در عرش شورو غوغاست،جشن وسرور بر پاست اي عارفان، كجاييد؟ امروز، روزدل هاست
ميلاد عدل و داد است،جان رسول شاد است غم را برون نماييد، امروز ،روز دل هاست
يك آسمان سخاوت ،يك كهكشان شجاعت خاموش پس چراييد؟ امروز روز دل هاست
امروز ،روز راز است، آغوش كعبه بازاست در مروه و صفاييد ، امروز روز دل هاست
خورشيد نور سر زد از مشرق هدايت اي اختران برآييد، امروز ، روز دل هاست
با نام دلفروزش، با عدل ظلم سوزش مسرور،با خداييد امروز روز دل هاست
او كشتي نجات است در آب راه تاريخ مهمان ناخداييد،امروز ،روز دل هاست
سيد ابراهيم سجادي زاده – گنبد كاووس
كتاب معرفت
مي شود ماهم شبي قفــــل زبان را وا كنيــــم
ذره اي از نور خورشيد تو را افشا كنيم
تابش خور شيد خود رو شنگر نور خود اسـت
ما به خود آييم و اول خويش را بينا كنيم
گر فرا گيريم از تو درس هاي خويش را
هريكي صد ها كتاب معــرفت انشا كنيم
خواب تو در جاي پيغمـــبر براي ما بس اسـت
تا به خوبي واژه ي ايثاررا معنا كنيم
قطره ايمان ما، همسنگِ دريا مـي شود
در شنا ، خودرا اكر ماهيِّ آن دريا كنيم
زندگي در اوج قدرت، خوب ،معنـا مـي شود
با يتيمان بودنت را خـــوب اگر املا كنيم
مي شود معيـــــــار خشم وجنگ در راه خـدا
تا به هــــر پيكار كاراي تو يك ايما كنيم
در سرا ي حق طلوع ودرسراي حــــق غروب
در مسير نور بايد راه را پيدا كنيم
جز تو،جان من كه دارد حاصلي مثل حسن(ع)؟
گر سخن را در مسير وصف او گويا كنيم
صلحش ازصد جنگ با تدبير هم كاري تراست
جبهه ي تزوير را با صلح او رسواكنيم
يا كه دارد در جهان مانند تو آزاده اي؟
بر حسينت گر نظـر در روز عاشورا كنيم
منتظر هستيم تا روزي، به ياد روي تو
يك نظر تنها به روي يو سف زهـرا (س)كنيم
سيد ابراهيم سجادي زاده . گنبد كاووس