باسمه تعالي
سيل اشك
زكار هاي شما سيل اشك كار من است نه گريه نيست كه اين اشك ذوالفقارمن است
به گريه چاره كنم خواب هاي سنگين را زلال اشك سخن هاي آبدار من است
شما به گريه ي من غافلانه مي نگريد براي نشر حقيقت ، سرشك يار من است
شما كه از ره منطق سخن نمي شنويد صداي ناله، چو شيپور كارزار من است
چه كرده ايد به قرآن و گفته هاي رسول كه اشك ، بارش فرياد آشكار من است
چه شد امانت پيغمبر و كلام خدا ؟ زبان حال نبي بودن ، افتخار من است
براي حفظ نبوت قرار و خوابم نيست به دور شمع ولايت طواف كار من است
اگر چه باز غزل گفت و درد دل «سجاد» براي مهر قبولش ، اميد وار من است
سيد ابراهيم سجادي زاده . گنبد كاووس