دردفتر آسمان چه ديدي آن شب آن راز چه و از كه شنيدي آن شب
كان نامه ي رستگاريت را خواندي تا محضر دوست پركشيدي آن شب
سجادي زاده
باقدر هميشه همنشين است علي(ع) درياي يقين،چراغ دين است علي(ع)
قرآن و علي اساس قدرِ قدرند خود آيه ي قران مبين است علي(ع)
سجادي زاده
باسمه تعالي
خداوندي كه غفار و كريم است عليم است و حليم است و حكيم است
كليد گنج او را گر بخواهي به بسم الله الرحمان الرحيم است
********
بانام تو حمد خويش آغاز كنيم تا راه به سوي معرفت باز كنيم
صد شكر كه شهپر دعا, بخشيدي تاسوي تو اي يگانه پرواز كنيم
********
اين ماه پر از نور مناجات علي (ع) است آميزه ي علم و عشق سوغات علي است
هر دوست كه عادل است با شيوه ي او شك نيست كه مايه ي مباهات علي(ع) است
******** از روزه ي ماه رمضان سرشاريم بانور دعاي سحرش بيداريم
برگي است زخوان پاك سرشار حسن (ع) گر سفره افطار و كرامت داريم
سجادي زاده
1.حماسه و انواع آن را در سه سطر توضيح دهيد.
2.آرايه هاي ادبي مثال هاي زير را پيدا كنيد و بنويسيد.
همي ريخت خون وهمي كند موي سرش پرزخاك وپر از آب، روي
باران شوم و به كوه و در بارم اخگر شوم و به خشك و تر گيرم
3. جمله ي « ماه مبارك رمضان ، مبارك باشد.»چند جزئي و از كدام نوع است؟
آغاز كتاب
به نام خداوند جان و خرد |
|
كزين برتر انديشه بر نگزرد
خداوند نام و خداوند جاي | |
خداوند روزي ده رهنماي
خداوند كيوان و گردان سپهر فروزندة ماه و ناهيد و مهر
| |
ز نام و نشان و گمان برتر است | |
نگارندة بر شده گوهر است
به بينندگان آفريننده را | |
نه بيني مرنجان دو ببينده را
سخن هر چه زين گوهران بگذرد نبايد بدو راه جان و خرد
نيابد بدو نيز انديشه راه | |
كه او برتر از نام و از جايگاه
| |
خرد گر سخن برگزيند همي | |
همان را گزيند كه بيند همي
ستودن نداند كس او را چو هست | |
ميان بندگي را ببايدت بست
خرد را و جان را همي سنجد او | |
در انديشه سخته كي گنجد او
بدين آلت و راي و جان و روان | |
ستوده آفريننده را چون توان ؟
به هستيش بايد كه خستو شوي | |
ز گفتار بيكار يكسو شوي
توانا بود هر كه دانا بود | |
ز دانش دل پير دانا بود
ازين پرده برتر سخن گاه نيست |
به هستيش انديشه را راه نيست
پرسش ها:
1.آرايه هاي ادبي ابيات را پيدا كنيد و بنويسيد.
2.مفهوم كلي بيت اول را بنويسد.
3.«خستو شدن» يعني چه؟
4. دو مورد از تركيب هاي اضافي ودو مورد از تركيب هاي وصفي موجود در شعر را بنويسيد.
5.با توجه به بيت «بدين آلت و راي و جان و روان ستود آفريننده را چون توان؟»چرا ما نمي توانيم خدارا آن گونه كه هست ستايش كنيم؟