ایثار و شهامت وشرف کار شما آرامش ما حاصل ایثار شما
تا دیده ی فتنه را برآرد آری در کار بود دیده ی بیدار شما
سید ابراهیم سجادی زاده
منتظر با بصیرت
با دعوت خویش میهمانش کشتند لب تشنه لب آب روانش کشتند
از منتظران با بصــــیرت باشیم در کرببلا منتــــظرانش کشتند
سید ابراهیم سجادی زاده
خورشید رسول روی زیبایش بود چشم پدرش به قد و بالایش بود
برگشت ز سوز تشنگی از میدان آری به خدا تشنه ی بابایش بود
سید ابراهیم سجادی زاده
بسمه تعالی
اسماعیل عشق
داستان عشــــق را خواهی اگر منطق گفتار اکبــــــر را نگر
تاشنید، انا الیــــه الراجـــعون از حسین آن زاده ی خیرالبشر
گفت ، ای محبوب جانان باز گو در نظرآمد چــه رخدادی مگر؟
گفت، اکبــر ، دیده ام این کاروان رو به سوی مرگ دارد سربه سر
گفت، باباجان زمردن باک نیست گر مسیر عشــق دارد این سفر
روز قربان تا که اسماعـیل عشق ره به میدان یافــت از سوی پدر
نیزه وشمشیر را باجـــان خرید با سر و با پا و با دست وکــمر گفت یـــارب کم بود در راه تو زخم می خواهم من اینک بیشتر عشــق او را داخل دشمن کشید قطعه قطه ، جسم آن نیکو سیر
تا خلیــل ایثارِ اسماعـــیل دید گفت قربان شد خـدایا این پسر
رنگ و بوی احمد مختار داشت در سلام و در کلام و در نظــر
سید ابراهیم سجادی زاده – گنبد کاووس
بسمه تعای
باز این چه جوشش است ... .
عاشورا ، باز گشت دوباره ی انسان به فطرت الهی خویش است و منادی این بازگشت کسی جز فرزند آخرین فرستاده ی الهی نیست.
مگر نه این که آخرین پیامبر نشانه ی کمال دین است پس فرزندان معصوم او نیز برای پاسداشت این دین مبین ، از همه شایسته ترند.
وقتی که یزید، چهره ی جاهلی ابوسفیانی بنی امیه را بر ملا می سازد ودین را بازیچه می خواند(شراب می خورد وبرای بوزینه اش مجلس ختم می گیرید)آیا برای امام حسین علیه السلام که امام زمان خویش است و حبیب خدا، نشان افتخار (حسینُ منّی و انا من حسین) را به او،داده است ، راهی جز قیام می ماند؟
آری ، این گونه است که خون خدا در رگهای او ویاران حسینی اش به جوش می آید تا، شرک ونفاق وظلم را رسوا نماید و این گونه است که خلیل وادی عشق نه تنها هفتاد ودو اسماعیل را در راه فرمان خدا و به دستور او به قربانگاه می فرستد که قربانی ویژه نیز دارد ؛ قربانی شیر خواره ی ششماهه که بیش از همه گواه معصومیت و مظلومیت اوست و خون این قربانی نصیب آسمانیان می شود تا شاهد وحشیگیری های برخی از زمینی ها باشند.
و این گونه است که حسنیان تاریخ هرساله با فرا رسیدن محرم ، بیشتر، رنگ حسینی می گیرند و به یاد آن واقعه ی عظیم گرد هم می آیند، از کربلا می گویند ، می شنوند ،تصویر می کنند،حماسه می سرایندو عارفانه می خوانند تا کربلا بماند وآنان نیز کربلایی.
سجادی زاده
به نام خداوند جان و خرد کز این برتر اندیشه بر نگذرد